کد بارش قلب


اسفند 1388 - زلال وروان چون آب
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زلال وروان چون آب
این وبلاگ، خونه ی تنهاییمه
قالب وبلاگ
لینک دوستان

سلام ...
سال نو مبارک...

نوروز رو چه طوری شروع کردین؟
من با دعا شروع کردم(قابل توجه دوست نامردم!)...خیلی کیف کردم...راستی ما یه هفته ی اول رو می ریم مسافرت...می پرسی کجا؟ یه جای دور... خوبی بدی دیدین حلال کنین که تو هر رفتنی برگشتن نیست (به قول فری جونم!!)... راستی یکی از ماهیام 3روز پیش مرد...آها یه جوجو (جوجه)هم برای داداش کوچولوم خریدم...خیلی نازه ...فسقلیه ...نارنجیه ... دیروز رو دستام خوابش برد(قابل توجه فری ریگی -خودش می دونه کیه!)...بدبخت تک افتاده هی جیک جیک می کنه ...خب اینم از این...می گم سال88رو چه جوری گذروندین؟بیاین امسال متفاوت بودن رو احساس کنیم !!انگار دارم یه چیزیو تبلیغ می کنم ولی خب اگه راستشو بخواین آره دارم صداقت رو تبلیغ می کنم...شاید خیلی از ما ها اونو از یاد بردیم...ولی بیاین یادمون بیاد...بیاین سال 89 رو جور دیگه ای شروع کنیم...از خودم شروع می کنم...من یه عادت بدی رو می خوام ترک کنم...(حتما می گی خسته نباشی فقط یکی!!!)ولی این یکی از اون کله گنده هاست...از خدامی خوام کمکم کنه...شما هم برام دعا کنید وبرام صلوات بفرستین...
حالا نوبت شماست...خب می خواین چی کار کنین؟؟امیدوارم خدا قدرت اینو به مابده که بهتر بشیم...واز قالب قبلی خودمون جدا بشیم...خیلی از تغییرا به چشم نمی یان اما اینو یادت باشه خدا همشون رو می بینه...
به امید فردایی بهتر...
صلوات یادت نره...


[ شنبه 88/12/29 ] [ 11:11 عصر ] [ سما ]

سلاااااااااااااااام... اینو دبیر فیزیکمون واسمون نوشت رو تابلو

 

سلام ای سال نو، ای وام دار لحظه های روشن  فردا
خدا حافظ توراای کهنه سال ای خاطرات شاد ونازیبا
خداحافظ تورا یلدا وشب ها ی زمستانی
سلام بر تو ای سالی که می آیی

 نوروز

 

عیدتون مبارک

بای بای..


[ دوشنبه 88/12/24 ] [ 5:58 عصر ] [ سما ]

 ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست


[ شنبه 88/12/22 ] [ 7:10 عصر ] [ سما ]

دخترک عروسک کهنه اش را
در آغوش کشید
زیر نور مهتاب
تنها همدمش بود
با دست وپایی پاره پاره
لباسی مندرس
وموهایی ژولیده
و چشمی از کاسه  بیرون زده
دخترک تنها بود
گونه هایش را با آستینش خشک کرد
اما اشک به او امان نداد
و زیر نگاه منتظرش
آرزوهایش را شست
 کفش هایش را کند
پاهایش ورم کرده بود
وبا خاک هم رنگ
زیر لب چیزی گفت
اما تنها آسمان زمزمه اش را شنید
چشم از نگاه عروسک بر نمی داشت
شاید می دانست
روزی جواب تنهاییش را
همین عروسک خواهد داد....


___________________
این روزا حتما در گیر خرید عید هستین...
اما...
چقدر به نیازمندان اهمیت می دین؟؟
امیدوارم خدا نگاهتان را منتظر کمک دیگران نکند...
که صبر رابه سر می آورد....
<<<هفته ی نیکوکاری مبارک>>>
راستی...یاد یه شعر افتادم:

تو نیکی می کن ودر دجله انداز
که  ایزد   در  بیابانت  دهد  باز


[ شنبه 88/12/15 ] [ 6:57 عصر ] [ سما ]

میلاد رسول ا... -پیام آور حق -محمد مصطفی(ص) را به همگان تبریک می گم...
انشاا... گره های زندگیتون به برکت صلوات بر محمد(ص) وخاندانش گشوده بشن...
آرزویی جز سعادت شما ندارم...

آسمان انگار می داند
دل من بی قرارش است
گواهی  داد می آید
کسی که هم نام محمداست
می شکند پلیدی ها را
مانند جدش که بت شکن است
به امید فرجش
که مثل جدش آمدنش را
آسمان گواهی داده است....

پس با ختم یک صلوات مرا نیز سهیم برکت بی پایانش کنید...
به امیدفردایی روشن تر...


[ پنج شنبه 88/12/13 ] [ 5:55 عصر ] [ سما ]

پرنده ای پرگشود
آزادانه پرواز کرد
ورفت...
وفاصله گرفت از این زمین خاکی
در دور دست ها به نقطه ای تبدیل شد
چشم هایم دوخته شد به او
وافکارم به دنبالش پر کشید
حسرت پرواز ...
غمگین از زمین گیری...
بال زخمی...
قلب شکسته...
آرزوی رهایی...
...
من هنوز در جای خود بودم...
واشکهایم جاری...

 

اینو خودم گفتم ...چه طوره؟؟؟؟


[ دوشنبه 88/12/10 ] [ 5:47 عصر ] [ سما ]

نگرانم نگرانم...
دست می لرزد از این که
 بخواهد بنویسد
شاید در کمین اند
گرگ صفتانی که
مرا با تو نمی خواهند
آه ه ه ...
چشم ها از پس تاریکی ...
کجارا می نگرید؟؟؟؟
مگر نسیم بهاری خبر نور نداد
مگر ساقی عشق
به دست محبوب نداد
کجایید ؟؟؟؟
مگر سهم من وتو
به کدامین عهدمان باقی ماند
که باردیگر بماند!!!
دست بردار از کور دلی..
نور آن بالاست..
چرا اکنون سر به زیر شدی؟؟؟

اینو خودم گفتم چه طوره.....


[ چهارشنبه 88/12/5 ] [ 10:43 عصر ] [ سما ]

سلام سلام من اومدم...با یه شعر خوشکل که شاهکار خودمه...

لطافت موج می زد در هوا
سر خوش از این روزگار
چشمها دور از نگاهی که کند
 هر دم تورا
سردر گم  باتلاق خونین خفته ای
واژه ها در راه اند
بگذار گرمی این خاطره ها
سر کشد از هرطرف
رو به بالا،دور دست ها
و افسون که مرا خواب می کرد
و خود اندر پی خواب
طبل بی عاری زد
وندایی آمد که تو را بی خبریست
کاش در پرده سرا
حجوم انوار نورانی تو
این قاعده را ختم می کرد
راه ها از رخ او پاک می کرد
کاش می شکستش در هم
این دیوار پولادین  را
و مرا می نگریست نگران...

لطفا نظرتون رو بگین...


[ شنبه 88/12/1 ] [ 5:47 عصر ] [ سما ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سما
سلام.من سما هستم دانشجو ...دختری احساساتی ،خندون ویه نمه شوخ.......
امکانات وب


دریافت کد در بهاربیست

کد تقویم

فال حافظ

دیکشنری آنلاین

دیکشنری آنلاین

نمایش وضعیت در یاهو

کد عکس تصادفی

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس