کد بارش قلب


سما - زلال وروان چون آب
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زلال وروان چون آب
این وبلاگ، خونه ی تنهاییمه
قالب وبلاگ
لینک دوستان

ای علی، یاد تو بردم نه غمی ماند ونه همی...

روز پدر مبارک...


[ شنبه 89/4/5 ] [ 4:12 عصر ] [ سما ]

دیشب رادیو گوش می کردم،داشت یه داستان کوتاه می گفت با عنوان"مردی که با چتر بر سرم می کوفت "خیلی عجیب بود وهمین طور مبهم،خلاصه ای از اونچه که یادمه رو براتون می نویسم اما آخرش به آخر داستانا نمی خوره،شما چی تفسیر می کنین؟؟؟؟
در یه روز آفتابی زیر درختی روی نیمکتی لم داده بودم وداشتم روزنامه می خوندم که ناگهان چیزی به سرم خورد به عقب نگاه کردم مردی بود که با چتری که در دست داشت به سرم می زد،عصبانی شدم ومعنی این کار مرد را نمی فهمیدم،مرد بدون توجه به حرف های من به کار خود ادامه می داد ومدام به سرم می زد،از کوره در رفتم ویه مشت جانانه به اوزدم واورا پلاس زمین کردم اما دست بردار نبود وبه کارش ادامه داد من که چاره نمی دیدم پا به فرار گذاشتم اما او هم پابه پای من می دوید تصمیم گرفتم که به کلانتری بروم واز او شکایت کنم اما از این کار منصرف شدم چون برای خودم هم دردسر میشد کنار ایستگاه اتوبوس ایستادم واتوبوسی آمد ومن با یه حرکت سرعتی پریم بالا وبرروی صندلی نشستم اما بازهم آن مرد دنبالم آمد وروی صندلی پشتی من نشست و به کار خودادامه داد،در ابتدا همه زیر چشمی به من وکار عجیب مرد نگاه می کردن وبه کناری خود،مارو نشان می دادندکم کم صدای پچ پچ بلند شد ناگهان کسی بلند خندید واتوبوس از خنده وقهقه ی مردم پر شد...من هم از خجالت فقط سرم را به زیر انداختم...به خانه رسیدیم هر کار کردم که او نتواند وارد خانه شود فایده ای نداشت ،وارد شد ومدام به سرم می کوفت وخستگی اصلا نداشت وانگار بد وبیراه مرا نمی شنوید...مرا لحظه ای رها نمی کرد حتی درتوالت...هر چندضربه های اوآرام بوداما طاقت مرا طاق کرده بودچون یک ریز می کوفت...خواب رااز چشمانم گرفت...اکنون دقیقا 5سال از آشنایی من بااو میگذرد ومن به او وابسته شدم حتی نمی توانم لحظه ای را تصور کنم که دیگر بر سرم نکوبد بدون او شاید دیگر خوابی نبینم-خواب ها ی شیرینی که باضربه های آرام اومی دیدم-


[ جمعه 89/4/4 ] [ 2:43 عصر ] [ سما ]

وحالا من وارد می شوم با شعری زیبا ...با تشکر از خانم دهکردی...

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم  
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟  "

فریدون مشیری 


[ چهارشنبه 89/4/2 ] [ 8:44 عصر ] [ سما ]

ســــــــــــــــــلام...دیگه داره بهار میره وتابستون میاد...محض خاطر کسانی که تابستونشون زود تر شروع شده بود...هنوز تابستون نیومده...ولی حال وهوا تابستونی ....اینم یه شعر زیبا...
قلمت را بردار
بنویس از همه خوبیها
زندگی،عشق،امید
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست
گل مریم،گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنا بنویس
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبی بنویس
که چو یاقوت و شقایق سرخ است
بنویس از لبخند
از نگاهی بنویس
که پر از عشق
به هر جای جهان می نگرد
قلمت را بردار
روی کاغذ بنویس
زندگی با همه تلخی ها شیرین است.

 

راستی در آخرین روز از بهار تفلد یکی از دوستامه...بش صمیمانه تبریک میگم...وآرزو میکنم شاد باشه...

 

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 89/3/30 ] [ 4:2 عصر ] [ سما ]

یه کلی حرف واسه نوشتن دارم اما نمی دونم چرا این دفعه دستم یاری نمیده!!! هرچند قضیه از یه جای دیگه آب می خوره !!بد بخت این دسته داره از مخم دستور میگیره دیگه...بازم همه چیز زیر سر این مخ بندس....هی ...
**انیشتین: اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان کارکرد مغزشان یک میلیونیوم معده شان بود اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.


[ جمعه 89/3/28 ] [ 2:24 عصر ] [ سما ]

سلام...رفقا حالشون چه طوره؟؟؟ببخشید آپم طول کشید!بیشتر از این مخم یاری نمیده....این هم کاری از مخ بنده...تا بعد...

 دفتر خاطره ها ی من
صفحه های بی نامی بود
که تو در تمام برگه هایش
رنگ حضور داشتی
شاید این برگه ی آخر را
 با نام توبه اتمام برسانم
تویی که درسکوت نگاهت
احساس سرور داشتی
___________________________________________________
پ.ن1:به نظر میاد همه چیز تموم شد...اما...این تازه شروع کاره!!
پ.ن2:اگه نفهمیدی زیاد مهم نیست!!بی خیال...شعر بالایی رو بچسب...

 


[ سه شنبه 89/3/25 ] [ 8:0 عصر ] [ سما ]

نمی دونم چمه؟؟از صب تا حالا این طوری ام...دپسرده شدم...یه کم ناراحتی ونگرانی وسردرگمی وحس غریبی هم چاشنیش شدن...وای ...یه وضعیه ها....نمی دونم آخه چرا؟؟

خــــــــــــــــــــــــــــــــــدا کمـــــــــــــــــــــــــــــک
_________________________________________

پ.ن1:چقدر دنیا با همه ی قریبی هاش غریبه(به نظرم تقصیر آدمای بی مرامه که توش پره)

پ.ن2:به نظرتون این شکله چه معنی می تونه داشته باشه؟؟؟؟

 


[ پنج شنبه 89/3/20 ] [ 5:7 عصر ] [ سما ]

سلام... (جواب سلامت کو پس؟؟)ایشاا...که خوبین؟؟(از رو نری یه وقت!!)
من ؟؟...خداروشکر بدنیستم...راستش دلم می خواست تموم صفحات وبم رو از خدا بنویسم...اما...نمی دونم چرا ذهنم یاریم نمی کنه...
    یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد
    که در او آه مرا قوت تاثیر نبود(حافظ)
_ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _ - _

پ.ن(1):در زمین عشقی نیست که زمینت نزند، آسمان را دریاب!

پ.ن(2):دلم احساس غم دارد/ در این انبوه ویرانی/کمی تا قسمتی ابری/ و شاید باز بارانی...

اینارو همین طوری گذاشتم


[ سه شنبه 89/3/18 ] [ 6:32 عصر ] [ سما ]

سلام...می گم چقدر تهنا بودن بده...نه!!!!ولی خب بازم خوبه خدا هست!!!

 

خدایا ، چه گم کرد آنکه تو را یافت ، و چه یافت آنکه تو را گم کرد  . . .


[ جمعه 89/3/14 ] [ 7:40 عصر ] [ سما ]

ســـــــــــــــلام.میلاد حضرت زهراو روز مادر رو تبریک میگم(امیدوارم اونا از دست ما راضی باشن...)

قلمم رو گرفتم به دست ونوشتم (اما اگه دوس داری اسمش رو بزارشعر!!)
تقدیم به مادر عزیزم...بهترین هاروبرایت آرزومندم...

خاطراتم پر شده از حظور تو
از دستانت
از نگاه همیشه نگرانت
میبینی...
لحظه ای بی تو بودن
تنهایی وجدایی
نه هرگز...
توهر دم به رویایم می آیی
خیال من سرشار از عطر توست
از زمزمه ی لبهایت
ازچشمان آرومت
وقلب پرآشوبت
غم تو داغونم کرده
خنده ات عاشقم کرده
لالایی ات خوابم کرده
چشمانت ماتم کرده
اگه صدام به تو می رسه
می خوام که فریاد بزنم
بهتر از مادر تودنیا
هرگز ..هرگز ..

 


[ پنج شنبه 89/3/13 ] [ 2:32 عصر ] [ سما ]
<   <<   6   7   8   9   10      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سما
سلام.من سما هستم دانشجو ...دختری احساساتی ،خندون ویه نمه شوخ.......
امکانات وب


دریافت کد در بهاربیست

کد تقویم

فال حافظ

دیکشنری آنلاین

دیکشنری آنلاین

نمایش وضعیت در یاهو

کد عکس تصادفی

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس